پایگاه خبری صنایع نیوز

اندر حکایت ملاقات مدیرکل خیر مسکن و شهرسازی مازندران

عقربه های ساعت درروزسه شنبه 22 شهریور1390 ساعت 11 صبح را نشان می دهد که برای پیگیری درخواستی که قبلا در جلسه مجمع خیرین آمل به آقای مدیرکل مسکن وشهرسازی مازندران درشب میلاد امام حسن مجتبی (ع) داده شده بود به دفترش مراجعه کردم.
داخل دفترکه جای نشستن نبودوافرادزیادی هم سرپاایستاده بودندوبیرون ازدفترهم مردم منتظربودند تا جمال دلربای حضرت مدیررازیارت نموده وعرض حاجت داشته باشند.
مسئول دفتر جناب مدیر بادیدن بنده پرسید چه کارداری؟که درجواب جنابشان عرض کردم برای دیدن مدیر آمده ام چراکه تاکیدکرده اندروزهای سه شنبه  هروقت بیایید درخدمتم ونیازی به وقت قبلی نیست امابرای روزهای دیگرحتماهماهنگ کنید ولی آقای دفتری بانگاهی مقتدرانه  که غالبا امپراطورها به رعایای خوددارند به این بنده مراجعه کننده نگاهی کردکه البته فکرکنم درراستای تکریم ارباب رجوع بودوگفت وقت قبلی نگرفته اید نمیشود اما این بنده صبورانه در مقابل آن نگاه و کلام سکوت کردم وگفتم شمابفرمایید ان شاء الله مشکلی نیست وسرپا ایستادن ما تا نزدیک ساعت 13 که اذان بود ادامه یافت وجناب دفتری خطاب به آن همکار پشت میزنشین خود فرمودندمدیر رفته وضوبگیره وبرای نمازآماده بشه وکسانی که نوبت ندارند مقدورنیست ببیند که بالطبع ماهم که این روزها کم سعادتیم تاجاییکه روی ماه دوستان سابق خود را که امروز در زمره مدیران خادم قرار دارند نمی توانیم ببینیم ، اززیارت چهره مدیرکل محترم محروم ماندیم وفقط یادداشت وپیامکی برایشان فرستادیم که : حضرت مدیر ؛ رسم بزرگان این نیست مهمان دعوت کنند اما اوراپشت درب نگه داشته ونهایتا اجازه ورود ندهند.
دراین بین نظاره گرمطالبی بودم که برخی ازآنها برای بنده ارباب رجوع ثقیل بود لذا به همراه حضرت مدیرکل تماس گرفتم اما علی الظاهر شماره ما ناشناس بود که پاسخگونشدند وبه ناجاربایکی ازمدیران محترم ومرتبط دراستانداری تماس گرفته شد وطرح تفصیلی موضوع این ملاقات مردمی باذکردلایل ذیل انجام شد.
واما مواردی که بنظر می آید نباید ازکنارآن گذشت:
*روزهای سه شنبه هرهفته روزملاقات عمومی است واینجا معنایی پیدانمیکند که ارباب رجوع الزام داشته باشد تا ازقبل وقت بگیرد برای سه شنبه واگر چنین فرضی باشد ملاقات عموی مفهوم نمی یابد.
*بسیاری ازمردم دراین مراجعات همچنان بامشکلات لاینحل دست وپنجه نرم می کنند اما انتظار چهره ای گشاده ورویی بازدارند چراکه به یکی ازدستگاههای زیرمجموعه نظام اسلامی ودردولتی که همواره به شعار به خدمت بهتربیندیشیم مبادرت دارد مراجعه میکنند پس حضرت مدیر کل الزام دارند تا به متصدیان دفترخود ازباب آیه شریفه فان الذکری تنفع المومنین متذکرشوندکه گروانمیکنی گره ای خودگره مباش ؛ ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست
*برای ملاقات عمومی نباید موضوعات ملاقات رادسته بندی کرد چراکه در مراجعه یکی ازافراد ازاوسوال شد ازکجاآمده ای گفت ازپرسنل تابعه هستم که درکمال حیرت دیدم یکی ازمتصدیان دفتر به اوگفت چراامروزآمدی ؟سه شنبه ها برای پرسنل ممنوع است وآن بنده خدا گفت من امروزمرخصی گرفته ام ودرحقیقت بعلت مرخصی داشتن امروزرا پرسنل نیستم وبعنوان ارباب رجوع آمده ام که نهایتا آن جناب  متصدی دفتری پشت میزنشین گفت کارت درچه موضوعیست واوکه درآن زمان مانند بقیه ارباب رجوع بود گفت اشتغال ودرناباوری کامل دیدم که کاغذی به اونشان داده شد که گویا دستخط حضرت مدیر بود واعلام شده بود مراجعین مربوط به اشتغال را نپذیرید .
البته درمقال این ملاقات عمومی پرخاطره جای این سوال از استاندار محترم وهمچنین مدیرکل هماهنگیهای اقتصادی استانداری که ازهمشهریان حضرت مدیرهستند وجودداردکه؛وقتی مدیرانی اینچنینی داریم بااینهمه دغدغه برای ایجاداشتغال وپاسخگوئی دراین راستا آیا ضرورت دارد این عزیزان نگران تحقق وعده اشتغال دولت باشند؟
بالاخره این 2 ساعت گذشت ولی برای خودش عالمی داشت.
خدایا چنان کن سرانجام کارتوخوشنودباشی ومارستگار